تاریخچه کلی :
سال ۶۵:دو عروسک به نام های چاق و لاغر از طرف رئیس بزرگ (که دیده نمی شود) مأموریت داشتند برنامه های جشن دهه فجر را به هم بزنند. چاق و لاغر آن قدر دست و پا چلفتی و بی عرضه بودند که هیچ وقت موفق به انجام دستورات رئیس بزرگ نمی شدند و همیشه او را عصبانی می کردند. (طراحی و ساخت عروسک ها: کامبیز صمیمی مفخم، عروسک گردان ها و گویندگان: حسن پورشیرازی و حسن زارع، نویسنده: بیژن بیرنگ، کارگردان تلویزیونی: مسعود رسام)
سال ۶۶: دوباره سر و کلة چاق و لاغر در برنامة عیدانه (ویژة نوروز که قسمت هایی مثل هاچین و واچین و دانیا داشت) پیدا شد. آن ها باز از طرف رئیس بزرگ برای خرابکاری مأمور می شدند و طبق معمول نمی توانستند از پس خرابکاری ها بربیایند و همین نتوانستن شان کلی ماجراها را خنده دار و هیجان انگیزتر می کرد. (تهیه کننده: علی اصغر آزادان با همکاری بیرنگ و رسام، نویسنده: بیژن بیرنگ، کارگردان تلویزیونی: مسعود رسام، کارگردان هنری: کامبیز صمیمی مفخم، عروسک گردان: حسن پورشیرازی و مهدی وثوق)
سال ۶۷:ماجراهای چاق و لاغر همچنان ادامه داشت، این بار در برنامة میلاد فجر . داستان ها همان خرابکاری ها بود و کلافگی رئیس بزرگ. (کارگردان هنری: حسن زارع، تهیه کننده: علی اصغر آزادان)
سال ۶۸:از این جا همه چیز شروع می شود. چاق و لاغر و رئیس بزرگ، همان چیزی می شود که تو ذهن همه مان است. عروسک های زنده ای که راه می روند. قرار می شود قصه ها پخته تر و پرمایه تر شود. این جا رئیس بزرگ (آهی) تصمیم می گیرد از شر دو مأمور خنگ خود خلاص شود و با نقشه هایش چاق و لاغر را از بین ببرد. قرقی (ژیان بدون راننده)، دفتر کارآگاهی و دزدگیر ویژه همگی در این قسمت وارد کار شدند.
(کارگردان چاق و لاغر: امیر قهرایی، تهیه کنندة کل جنگ: آزادان، بیرنگ، رسام)